بعد دو سال و خورده ای ک ازدواج کردیم تونستیم الان خونه بگیریم امروزم شوهرم رفت همه کاراشو کرد همین یک ساعت پیش بیرون بودیم فهمیدم ک اونی ک ازش متنفرم و چشم دیدنش رو ندارم ته کوچه ما خونشونه ب شوهرم میگم برو پولو پس بگیر نمیخام برم اون کوچه میگه تو چیکار ب اون داری اخه بخدا دارم دیوونه میشم نمیخام چشمم ب چشم اون طرف بیفته 😔
بیخیال بابا
راست میگه توچکاربه کاراون داری سگ محلش کن.
خریدید، یا اجاره کردید؟
اون شخص فامیله یا غریبه؟
وا هر روز که قرار نیس ببینیش.دیدیشم محلش نذار انگار ندیدی
بنده خدا برو نماز شکر بخون و صدقه بده
😔
بذار برای فروش یا رهن و اجاره برو جای دیگه
من با چن نفر تو محله مون شدیدا رابطمون بده ولی خدارو شکر حتی یه بارم اتفاقی جایی ندیدمشون
خدا رو شکر کن تو این وضع داغون اقتصادی تونستی اول زندگی مشترک خونه بگیرین.
اصصصصصلا فکر اونم نکن. به این فکر کن که هرسال استرس نداری که صابخونه چقدر میخواد رهن رو بیشتر کنه؟! اجاره چقدر گرونتر میشه؟! و وسایلت خراب بشن تو اسباب کشی های هرساله. میدونی الان چند نفر حسرت اینو دارن که یه سقف بالا سرشون باشه که مال خودشون باشه؟!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
