من يه مادرم كه گاهي خيلي احساس اقسردگي شديد ميكنم قبل از دخترم كاربيرون ميكردم قبل تر از اون چرم دوزي و.. حتي گاهي با اهنگاي تيوي ميرقصيدم و ورزش شنا ميرفتم ولي الان همش بايد تو خونه باشم و بچه داري كنم حتي زماني كه ميخوام غذا بپزم دخترم گريه ميكنه و نميذاره همسرمم ماهواره رو جمع كرده ميگه اثر بد داره اينجوري الان اون احساس شادي كه از تيوي ميگرفتمم برداشته شده
واقعا دلم كاري ميخواد كه هم در امد داشته باشم هم بهم انرژي بده ولي واقعا نميدونم با دختر من اينكار شدنيه يا نه همسرمم ميگه بچه رو بخوابون بد برو دنبال كارات اخه اينجور كه نميرسم به هيچي
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نميدونم شايد هم تحت تاثير خانوادش طرز فكرش اينه البته مامانش كاملا اجتماعيه و اهل بيرون رفتن ولي خواهرش شبانه روزش پاي برنامه ها و فييم هاي تلويزيون ايران ميگذره و اينكه بازيگرا كي ازدواج كرد با كي و...اينا اصلا حال منو خوب نميكنه و انرژي من تخليه نميشه اينجور
که اینطور، پس چاره ای نیست جز اینکه از همسرتون کمک بخواهید. یا دیگه صبر کنید یک کم تا دخترتون بزرگتر بشه و بفرستیدش مهد. من بچه هام از 22 ماهگی مهد را شروع کردند چون شاغلم و ایران هم نیستم که مادرم کمک کنه...
به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم