سلام
میدونید مامانم نمیدونم چرا هی بهم میگه جلو عروسمون اینو بگم یهو عروسمون اینطور فک نکنه یا اونو نگم یهو نخاد اونم مقلا این کارو بکنه
مثلا واسه عروسی رفتم ارایشگاه بعد از ۷ یال زندگی با شوهرم این عروسی ک عروسی داداشم بود رفتم سالن ارایش و شینیون شد ۱۵۰ تومن بعد مامانم میگه نگو اینقد شده یهو بخاد اونم بره ارایشگاه بگو شده ۳۰ ۴۰ تومن😒😓
یا سر لباس خریدنم یه مانتو مجلسی خریدم این سری که هم تو جشنی چیزی بود بشه پوشید هم حجابش زیاده نردیک ۴۰۰ تومن شده میگه نگو اینقد یا اصلا جلوش نپوش بخاد اونم مانتو گرون بخره خیلی دلم میگیره بهش میگم تو نمیتونی بمن بگی اینجور باشم اونجور باشم عروست یاد نگیره
اگه قراره مانتو رو ببینه ببینه که بعد از دوسال مانتو خریدم
اگه ارایشگامو میخاد ببینه و حسودی کنه ببینه بعد از ۷ سال اونم عروسی داداشم رفتم
ببخشید طولانی شد بازم هست حالا تو پستای بعدی میگم