انقدددر که مادر شوهرمو نفرین کردم....
تو غربت فقط اون هست
یکبار تو بیست روز در‌خونمو نزد کمکم کنه
دعاش اره ولی نفرینش
نمیدونم
نادیدش بگیر❤️
خیلی بده که ذهنتو درگیر نفرین و آه کشیدن کنی. من اصلا به این چیزا اعتقاد ندارم. ولی اونایی که باورش دارن همیشه بار منفی زیادی همراهشونه. سعی کن دور کنی این چیزارو از خودت.
عزیزم از هیچکس انتظار نداشته باش
منم غریبم و مادر شوهرم همسایه ی دیوار به دیوارمه
با سن کم دست تنها فقط خدا میدونه با بچم چه روزایی رو گذروندم دلم ازش شکسته ولی برام مهم نیست
دیدن بچه هم نیومده؟
عزیزم اگه واسه اینکه نیومده کمکت نفرینش کردی که خیلی بد کاری کردی.
میتونی دلخور باشی ولی حقه نفرین نداری.
شاغلم
از شنبه میرم سر کار
میترسید بچه م بیوفته سرش
علت نیومدنش چیه؟
نفرین نکن نفرین دو سر داره
به جاش سر موقع حالشو بگیر
بگو چیزی که عوض داره گله نداره
خوب دلش نخواسته کمکت کنه وظیفه ش ک نیست...
منم قبل بچم زیاد میرفتم یا اگه میرفتم خونش موقع برگشتن تمام کاراش رو میکردم که اذیت نشه ظرفاش رو میشستم مرتب میکردم خونش رو اخر شب بعد همه میرفتم تو مهمونیا...
سر چنتا از عملاش و اینا پدرم در اومد
ولی دیگه بعد بچم واقعا دیدم کیه دیگه نه زیاد خودمو میسوزونم براش نه بی احترامی دارم مثله خودش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
