خانواده شوهرم خیلی دختر پرستن و دوماداشون رو سرشون جا دارن بچه های خواهراشون فرشتن و حلوا حلواشون میکنن،ولی سه تا جاری هستیم اصلا بهمون محل نمیدن یکی که محل زندگیش دوره و خوشا بحالش،این یکی با خانواده شوهرم تو یه کوچه ایم با منو اون جاریم خیلی سردن و بچهاشو اهمیت نمیدن،امشب شوهرم بی منطقم یه لباس خریده بود تنگ بود گفت میدم بچه خواهرم گفتم اون باباش وضعش توپه بده بچه داداشت یکم دستشون تنگه،اگه بدونین چه کولی بازی درآورد ،تو چرا فرق میزاری ما از زنداداش متنفریم ،از بس پیش خواهراشه خاله زنک شده بخدا دارم خفه میشم از غصه ،خدایا کمک
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
حوصله داریا بزار هرکاری خواست کنه بنظر از قصد تنگ خرید بده به همون بچه خواهرش
دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋
دخالت نکن به نظرم نمی تونی تغییرشون بدی یادت باشه موقع بزرگ کردن بچه ات بین دختر و پسرت بین عروس و دامادت فرق نذاری اگر همسرت بازم چیزی گفت بگو من نظرم رو گفتم وگرنه اون خواهر توعه اون یکی هم برادر توعه خودت می دونی