2777
2789
عنوان

دوس دارم شوهرمو خفه کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1321 بازدید | 73 پست
منم امشب خیلی از دست شوهرم ناراحتم.. مادربزرگ بچه ها تو روم هر چی حواست گفت.. شوهرمم بر و بر نگاه کر ...

شوهر من نمیذاره اونا حرفی بزنن ولی عصبیه زود عصبی میشه،زود قضاوت میکنه. کاش بفهمن که بچه داری چند سخته. اعتماد بنفس زیادی داره.

البته خانوادش حرف زیادشدن ولی من گوش نکردم. توام نشنیده بگیر. مرد خودش مهمه که این شوهر من عصبیم میکنه همش

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
بجان پسرم شوهر منم خیلی بددهنی میکنه...😣 ولی خب من خیلی خودمو میخورم دیگ.بخدا پلک چشمم ی هفته بود ...

جونتوازسر راه نیاوردی که، با داد و بیداد نه ولی ی جوری خودتو خالی کن. من متاسفانه داد میزنم، خیلی هم داد میزنم

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالا با دعوای شما کار ندارم نباید به بچه استامینوفن داد اخه بچه طاقت درد نداره   گناه داره

ژل خارجی براش گرفتم.گفتم الان که میخواد خوابه چرا الکی دارو بدم بهش، حداقل تو روز بدم

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
تو رو خدا با این جر و بحث ها زندگی یاتونو تلخ نکنین .تو این روزگار وانفسا که زندگی اینقدر سخته سعی ک ...

درسته، کاش فهمید و حداقل دلتنگی اینهمه دوری رو از دلم در میاورد. امشب احساس کردم انگار من نباشم بهتزه

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
جونتوازسر راه نیاوردی که، با داد و بیداد نه ولی ی جوری خودتو خالی کن. من متاسفانه داد میزنم، خیلی هم ...

اتفاقا کار خوب میکنی عزیزم 😉

خداروشکر بابت اخلاقم😍😍😍                                   خووووونسرد و صبور😁
دلتون تنگ شده واسه هم بچه هم نمیذاشته یکم کنارهم بشینین اعصاباتون بهم ریخته. پس من چی بگم بچه ام تاز ...

خداروشکر میکنم بابت بچه ، ولی کاش میفهمید که از وقتی بچه اومده دور شده و سرد

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
درسته، کاش فهمید و حداقل دلتنگی اینهمه دوری رو از دلم در میاورد. امشب احساس کردم انگار من نباشم بهتز ...

عزیزم غصه نخور مردا بعضی وقتها نبفهمن

گاهی دلم هیچ نمیخواد جز گپ ریز ریز با مادرم. هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد ...هی چای ام سرد شود هی دلم گرم... آنجا که چایت سرد میشود و دلت گرم خانه مادر است.  شادی روح پدر و مادرای آسمونی صلوات.الهم صل علی محمد و آل محمد

منم اولش که بدنیااومدهمش توتنهایی گریه میکردم .اونم ازسرکارمیومدخسته درازمیکشیدازاون طرفم گریه ی بچه وای دیوونه میشدیم تااین که الان یکم بزرگترشده میتونیم تنهاباشیم باهم

منم اولش که بدنیااومدهمش توتنهایی گریه میکردم .اونم ازسرکارمیومدخسته درازمیکشیدازاون طرفم گریه ی بچه ...

ما زنا همیشه باید بریزیم تو خودمون. ی جا دیگه کم مریم.

انشالله که برا مام بگذره این دوران

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
اونم دلش تنگ شده بوده که بهت میگفته استامینوفن بهش بده تاساکت شه.تایکم بتونین باهم باشین چجوری میخاس ...

نه میخواست بخوابه و پسرمم راحت بخوابه، اصلا از وقتی بچه اومده ، اونو گذاشته بیرون تا جفتمون مراقبش باشیم. سرد شده کلا چون کارشم زیاد شده. خیلی بهش گفتم سرد شدی، میگه کارم زیاده ، تموم که بشه درست میشم.

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
به نظرمن بچه ات خابیدبروشوهرتوبغل کن بهش بگودلم خیلی برات تنگ شده بود.

الان که اصلا. حرفای بدی بهم زد و خودش خوابید. بارها بخاطر رفتار تندش معذرت خواهی کرده ولی بازم همون. منم برم سمتش فک میکنه عربده هاش جواب داده. جای خودمو پسرمو اوردم اتاق و اونم خوابید

من از عمق وجود خود، خدایم را صدا زدم. نمی دانم چه میخواهی، ولی برای تو.                                                 برای رفع غم هایت، برای قلب زیبایت، برای آرزوهایت...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز