من یه بار راهنمای چپ زدم ولی به راست پیچیدم چقد بوق و فحش دادن
اولای رانندگیم بود من شب خونه عمه ام بودم کوچه شون تنگ بود برا همین آینه بغل رو خوابوندم که ماشینی بهش نزنه وقتی برگشتم که برم خونه تو مسیر هی میدیدم ماشینا ازکنارم که رد میشن چراغ میزنن بوق میزنن دخترم میگفت مامان چکارمون دارن؟ گفتم بیخیال میخوان اذیتت کنن همینطور یه چهارپنج کیلومتری رفتم تا اینکه دخترم گفت ای وای مامان آینه بغلت هنوز خوابونده است ازبس استرس داشتم چهارچشمی فقط جلومو نگاه میکردم آینه ماینه هم کشک
منم از خونه فامیلامون میومدم
رسیدم به پیچ دنده رو خلاص کردم
اصلا یادم نبود دندم خلاصه وسطای پیچ هرچی گاز میدادم ماشین جلو نمیرفت
پشت سریمم هی بوق میزد تا راه بدم
بماند که چ صدای بدی توخیابون از گاز دادنای الکیم پخش شده بود😜
یهو نگاه کردم دیدم بعله دنده ام خلاص بوده و منم حواسم نبوده
زدم یک راه افتادم 😂😂😂😂😂
حالا بگم از رانندگی خواهرم
اونم یه بار میخواست از یه کوچه تنگ عبور کنه از اول کوچه تا آخرش آینه بغل همه ی ماشینای پارک شده رو میزنه
یبارم آینه بغلش میخوره تو شکم یه مرده ومتوجه نمیشه میره میگه آقاهه هی دنبالش دوید تا رسید گفت چه خبره خانم میزنی و میری خواهرم میگه عه شما کجا بودین اصلا ندیدمتون
تو امتحان رانندگی با افسر هم میخواستم پارک دوبل برم کنار یه ماشین که جلو خونه اش پارک شده بود آینه بغل ماشینه رو زدم افسره هم گفت برون بریم تا خبر نشدن
خانوادگی تو کار آینه بغلیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
