منو و همسرم بعد از ده سال کشمکش داریم توافقی جدا میشیم.خدا رو شکر خانوادم حمایتم میکنن ولی ولیییییی چیزی که داره داغونم میکنه دخترمه
امروز بعد از دو روز بهش بهش زنگ زدم که بیام از خونه پدربزگت بیارم پیش خودم
کلی بهش وعده دارم بابت سرگرمی و خرید اونم گفت بزار ناهار بخورم بیا دنبالم
خدا شاهده چه ذوقی کردم و انرژی گرفتم و رفتم که بیارمش خونه خواهرم که به اتفاق خواهرم و دخترش بریم خونه مامانم
خلاصه رفتم دنبالش ولی نیومد با اصرار منو برد اتاقش که مادربزرگش واسش چیده و همه اسباب بازیاشو از خونمون آورده و چیده اونجا
دخترم گفت ببین اینجا چه خوبه تو خوب درست نکرده بودی اتاقمو😢
بعدم گفت نمیام گفتم فلان چیزو میخرم فلان جا میبرمت دخترخالت منتظرته ولی نیومد😔
پیاده راه افتادم خدا میدونه چه حالی بودم داشتم میمردم از غصه بعد از شدت ناراحتی و تعجب از وضعی که برام پیش اومده خندم گرفت
خدا نصیب هیچ مادری نکنه لطفا دلداریم بدین و دعام کنید ببخشید طولانی شد