عزیزم منم ۳۵هفتم این هایی که گفتی رو منم دارم استراحتتو بیشتر کن خرد خرد کارهاتو بکن بینش هی برو دراز بکش میدونم ممکنه بگی کارهایه خونه غذا و اینا باور کن منم همه اینارو دارم شوهرم یه لیوان آب دستم نمیده میگه خیانت به رسم هایه خانوادش البته اینا دستورات مادرشه ها چون جلوی خودم به شوهرم یاد میده هیچ وقت تحت هیچ شرایط به زنت کمک نکنی، امروز احساس میکردم بچه خیلی پایین اومده داره میاد بیرون اونجا ضربه هایی داشت نگران شدم دراز کشیدم چندتا بالش گذاشتم زیر پاهام بچه برگرده بالا چند ساعت اینکارو کردم اینجا هیچ کس ندارم تاریخ زایمانمم نمیدونم که بگم کسی بیاد پیشم مثلا همراه داشته باشم واسه بعد از زایمانم تو بیمارستان هر شبم کمرم درد داره حالت تهوع هم دوباره اومده سراغم و خیلی دردایه دیگه خوابمم افتضاحه
منم هفته دیگه تازه دکتر میرم ببینم دکتره زایمان منو قبول میکنه هنوز بیمارستانمم مشخص نیست پول زایمانمم جور نیست اگه خریدی واسه بچه کردم هم خودم تنها رفتم پرسون پرسون پیدا کردم گرفتم تازه شوهرم شب فهمیده غرم زده
اینارو گفتم بدونی همه موقعیت های اینجوری دارن به خودت استرس نده گلم