من ک هیچ خاطره خوشی ندارم از اون روز... 😐😐😐
فقط ترس و استرس... افتضاح بود
خیلی خوب بود.گیج بودم
من پر از استرس بودم
مخصوصا سر سفره عقد
فک کنم همه استرس😭
حس میکنم گند میزنم
من میخاستم عقد کنم ایقد از نامزدم بدم می اومد که چندروز قبلش به هم زدم...فکر می کردم زنش بشم حالم بد میشد
روز عقدم خوب بود ولی روز بله برونم فشارم رو 6 رفته بود...
خیلی خوشحال بودم ...اشک شوق که میگن اون روز تجربه کردم
من خدایی هیچی
نمیدونم چرا
فقط میخاستم کارام زود انجام شه
زود برسم محضر
برسم ارایشگاه
برسم اتلیه
استرس چون جشنم داشتيم
ولي حس راحتي داشتم انگار يه كوه از پشتم برداشته شد
اینقد از استرس داشتم میمردم که لشکر جومونگم به محضر حمله میکرد نمیفهمیدم میخوای الان حسمو بیان کنم 😐
دلهره. پارادوکس
بچه بودم ولی قشنگ بود
پر بودم از ترس و استرس اما بهترین شب زندگیم بود چون بعد دو سال و نیم بهس رسیدم. وقتی گفتم بله اومدیم بیرون از اتاق عقد به هم نگا کردیم باهم گفتیم باوررررم نمیشههههههه. وای رقص بعدش چقد حال داد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز