2777
2789
عنوان

با خواهری که ازم متنفره چیکار کنم

589 بازدید | 15 پست

ما کلا دوتا ابجی هستیم بادوتا داداس ابجیم همیشه پشت سرم حرف میزنه وبدش میاد ازم ولی جلو روم بچه هامو میبوسه و اصلا نشون نمیده ولی مشت سرم هزار تا حرف میزنه اگه من ناخواسته رفتاری داشتم میاد به مامانم گله میکنه و از هیچی کوه میسازه هم مامانم هم من خسته شدیم از دستش قطع ارتباط هم نمیشه بخدا من بغیر خوبی هیچکاری نکردم چون خونم نزدیک مامانمه و بهش وابستم و دوسش دارم شدید و مامانم هم به من وابستس حسودیش میشه جوری که مامانم بهش گفته میخوای فلانی رو بکشم تا راحت شی ولش کن دیگه ....,من بخدا موندم اعصابم خورد میشه باکاراس شما بگین چیکار کنم 

راستی اینم بگم وقتی مامانم مشکلی چیزی داره میره اصلا یادش نمیاد سر بزنه خبر بگیرهمن فقط هستم و مث دختر و پسر و شوهر کنار مامانم هستم 

تورو خدا راهنمایی کنین دارم دیوونه میشم از دستش

صلوات

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فکر میکنم تو و مادرت خیلی باهم جور هستید و اونو فراموش کردید اون هم از دست شما و مادرت عصبانیه...ماد ...

اصلا اینجوری نیس بخدا ,خیلی بهش محبت میکنیم ولی این اخلاقشو کنار نمیذاره صد محبت کنی خوبه باز فرداش همون اش و همون کاسه است

صلوات
اصلا اینجوری نیس بخدا ,خیلی بهش محبت میکنیم ولی این اخلاقشو کنار نمیذاره صد محبت کنی خوبه باز فرداش ...

مادرت باید بهش بیشتر محبت کنه اون از دست شما عصبانیه اما خب رقتارش اشتباهه

ابجیم 11سال ارم بزرگتره


دوست منم هیم داستانو داره با خواهرشکه فاصله سنیش باهام بیشتر از 11 ساله خواهرش پر از کمبودها وچیزاییه که دوستم داره و اون نداره خیلی به دوستم حسادت میکنه و زیر آبشو میزنه از بچگی باهاش مشکل داشت ولی بعد از ازدواج دوستم دیگه خیلی اوضاع بدتر شد و برعکس تو همه طرف اونو میگیرن چون دوستم سیاسیت و زبون اونو ندارم و همیشه رو راست و صادقه.حتی خیلی سعی میکرد رابطه خوب دوستمو با شوهرش و خانواده شوهرش خراب کنه.ولی دوستم خیلی عاقل و شوهرشو دوست داره نذاشت رابطش خراب بشه.

اینقدر اذیتش کرد و دوستم همش تحمل میکرد و صبوری میکرد تا آخر یروز خواهره سر یه چیز بیخود باهاش یه دعوا درست کرد و فکر میکرد اینبارم دوستم مثل همیشه سکوت میکنه و هیچی نمیگه ولی این بار چون به شوهرش توهین کرده بود دیگه دوستم خونش به جوش اومد و تلافی اون همه اذیتو سرش دراورد و الانم چند ساله که باهاش کاملا قطع ارتباط کرده و خیلی خوب آروم داره عاشقانه با شوهرش زندگی میکنه کاملا بدون مزاحم.

دوست منم هیم داستانو داره با خواهرشکه فاصله سنیش باهام بیشتر از 11 ساله خواهرش پر از کمبودها وچیزایی ...

ابجیم اونقد سیاست داره که جلو روم هیچی نمیگه پشت سرم ینی واقعا توی این دوروزمونه باید از ابجی خورددد

صلوات
دوست منم هیم داستانو داره با خواهرشکه فاصله سنیش باهام بیشتر از 11 ساله خواهرش پر از کمبودها وچیزایی ...

دقیقا منم بعد از ازدواجم باید با آبجیم همچین کاری بکنم. 

الان نامزدم مجبورم ببینمش ولی بعدا.....  

خیل دوسش داشتم خیلی....

[QUOTE=74833819]ابجیم اونقد سیاست داره که جلو روم هیچی نمیگه پشت سرم ینی واقعا توی این دوروزمونه باید از ابجی خورددد[/QUO

دقیقا خیلی ناراحت کنندس که کسی از طرف خوانوادش ضربه بخوره اون وقت دیگه چه انتظاری ار غریبه ها میشه داشت

دقیقا منم بعد از ازدواجم باید با آبجیم همچین کاری بکنم.  الان نامزدم مجبورم ببینمش ولی بعدا... ...


واقعا خیلی سخت و ناراحت کنندس ولی اولویت آدم باید زندگیش باشه اگه کسی به زندگی و رابطه با همسرش لطمه میزنه و به هیچ روشی هم بیخیال  نمیشه چاره ای بجز دوری کردن نیست.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز