دوستای خوشگلم من یه همکار دارم که تو یه اطاقیم .متاسفانه مادرش فوت شده و از همسرش هم جدا شده . من واقعا شرایطش رو میدونم که بسیار سختی میکشه ولی چیکار کنم خیلی میاد تو چشمش به نظرم من نه میتونم با مامانم حرف بزنم نه با همسرم.
از طرفی بااینکه هر دو تا شغلمون یکیه ولی عنوان شغلیش مسوول خورده که من فقط از دوتا از همکارام پرسیدم بر چه اساسی این حکم رو زدن و خدا شاهده فقط همینو پرسیدم و توضیحاتی که دادن اگر چه اشتباه چارتی بودولی خدا میدونه من گفتم نوش جونش حقوق اضافش ، بالاخره سرپرست بچشه و هزار تا مشکل دیگم داره .
من سه شب پیش محکم رفتم تو دسته در خونمون به طوری که تمام سینم زخم شد و از شدت درد نتونستم دوروز بیام سر کار
حالا امروز نه گذاشت نه برداشت گفت که یکی از همکارارفته امار حقوق منو دراورده ، گفت من که راضی نیستم خوب یکی شوهر خوب داره یکی بچه خوب داره......دقیقااا دست گذاشت رو نقطه ضعف من....من سکوت کردم ولی خیلی دلم گرفتههههههههههه خیلییییییییییییییییی زیاد.
شما جای من بودید چیکار میکردین به خدا خیلی تو اطاق موندن سختمه میام سر کار انگار دارم میام جهنم