خیلی ناراحتم.با شوهرم از خونه مامانم برمیگشتیم.خواهرشوهرم فردا عمل داره.شوهرم گیر داد امشب زنگ بزن بهش حالشو بپرس.منم گفتم هنوز که نرفته بیمارستان بذار فردا بره عمل کنه فرداشب زنگ میزنم حالشو میپرسم.اونم گفت چی میشه مگه امشب بهش زنگ بزنی؟از من انکار و از اون اصرار.بعدشم بدجور دعوامون شد.جلو بچه ها تو ماشین بحثمون بالا گرفت.قبلشم گفت پدرشوهرم بهش گفته به خانمت بگو فردا بره بیمارستان پیشش وایسته.منم گفتم سه تا خواهر داره مامانشم هست چرا من برم؟خودشون برن.اونم ساکت شد بعد باز گیر داد به زنگ زدن.بنظرتون من مقصرم؟؟