بچه ها خيلي دلم پره خيلي گريه كردم خيلي امشب مادربزرگم و پدربزرگم از كربلا اومدن بعد همه خونواده خاله ها دايي ها دختر خاله ها و ... خونه مادربزگ بوديم اخر شب مادربزرگم به همه نوه هاش و بچه هاشون يه سوغاتي داد به نوه ها يه گلاب پاش از اين تزئيني ها به نوه ها سويشرت شلوار بعد به من و پسرم نداد منم اصلا به روي خودم نياووردم تا اينكه برگشتني تو ماشين مامانم يه گلاب پاش و يه سويشرت شلوار داد گفت مادربزرگ اينو بعد از ظهر داد براي تو و پسرت همونجا انداختمش بغل مامانم گفتم نميخوامش اون موقع كه داشت به همه ميداد چرا نياووردي بدي به من و بچم گفت وااا به ذهنم نرسيد گفتم تو خونه ميدم بهت ولي باور كنيد خيلي حس بدي بود همه بچه ها با ذوق سويشرتاشونو ميپوشيدن ولي مامان من اونو گزاشته بود تو كيفش نميدونم چرا اينكارارو با من ميكنه غرور من واسش ارزشي نداره دلم براي خودم و بچم سوخت ...الانم هفت ماهه باردارم انقد گريه كردم كه چشام پف كرده ....
بعدشم كه يه مسئله ديگه بين من و دختر خالم پيش اومد بدتر ناراحت شدم پسرم ٤ سالشه خيلي پرخاشگره بچه هارو هل ميده به بچه ها ميگه خفه شو برو گمشو به خدا خودمم خجالت ميكشم از رفتارش بعد دختر خالم گفت بچت همه رو ميزنه بي أدبه با اونم بحثم شد كلا امشب از زندگي نا اميد شدم
ااااووووو لوسی چقدر.منم یه پدربزرگ دارم اصلا زورش میاره مامان بابام هر دوشون شاغلن.همه رو دعوت میکنه خونش ولی ما که میریم خونشون ندونسته،جوری بدرفتاری میکنه که مامانمو اشکشو در بیاره بعدم برا هیچکدوممون سوغاتی نمیاره هروقتم بتونه پول زور از مامان بابام میگیره
ااااووووو لوسی چقدر.منم یه پدربزرگ دارم اصلا زورش میاره مامان بابام هر دوشون شاغلن.همه رو دعوت میکنه ...
نميدونم اخه فك كن بيست نَفَر دورتن دارن در مورد رنگ لباس بچه هاشون حرف ميزنن بعد مني كه هم پرچم زدم براشون هم صد تومن تو راهي دادم هيچي نميدونم خيلي حس بدي بود خيلي