خانواده همسر و خواهرشوهرم دعوتمون بودن،من اخرین نفر بودم ک میخواستم بشینم
صدای همسرم اومد ک میگف بابا من همش جا خالی میکنم کنارم واسه هانیه شما همش باز میاین کنار من(همراه خنده)
مادرشوهرم گفتن حالا تنها غذا بخوره نمیشه؟شوهرم گف نه نمیشه
بعد مادرشوهرم گفتن اینکه غذا پخته دلیل نمیشه بخوره هم(بعدش هم خندید)
یا مثلا سرسفره یه بار دیگه تندی رفت کنار شوهرم نشست گف حالا یبارم من کنار پسرم بشینم
درک نمیکنم این رفتارارو،خب بشین عزیزم کنار پسرت من ک کاری ندارم
اینا گوشه ای از نمایش هاشه البته خداییش زن بدی نیست ولی بعضی وقتا کارای عجیب میکنه:|
منم ادمی نیستم جواب بدم کلا مشکلم همینه میترسم از حرف زدن و اینکه حرف دلمو بگم
حالت هرکی میخواد باشه شوهرم،مادر و پدر و....
راهنمایی کنین