ببینید خیلی کار بزرگیه که یک بچه رو به فرزندی بگیرند میدونم
ولی چرا بعضی آدم ها انقدر بیشعورند
خواهرشوهر اینده برداشته گفته اون که بچه سرراهیه ارزشی نداره معلوم نیست پدر و مادرش کین و فکرکرد من نیستم درحالی که من پشت در بودم :( 
و انقدر جلوی اشک هامو گرفتم تا رفتم تو ماشین وبغضم ترکید 
همه فکرکرددند من نشنیدم
باهاش هم دعوا کردند ولی خب من دلم شکست 
اصلا به اون چه
انگار که خودش میدونه مامان باباش کی اند انگار چه کاره بزرگی کرده
بعد از اتاق اومدم بیرون اونا فکرمیکردند من پایینم درخالی که بالا پیش خودشون بودم تا اومدند چیزی بگند چون شوک شده بودند من گفتم میرم خونه 
هرچیم بهم زنگ میزدند جواب نمیدم
حق با من نیست؟