حوصلم سر رفته در حد خفگی غذا خوردم حالا جلوی تلویزیون تخمه میشکنم چشمام به تلویزیونه اما فکر میکنم چرا تو شورم به ازای هر لیوان اب یه قاشق نمک ریختم اخه
چرا ترشیم نمیرسه
چایی میریزم با خودم میگم چرا رفتم مغازه خرید کنم گفتم دو سه تا کره بده چرا سه تا داده چرا دو تا نداد بیخوابی داره دیوونم میکنه 😥😥
گرچه تکیه گاه منی، اما خود، در تنهایی، ساقه ی باریک یک گل مینایی.