سلام امشب خواهرشوهرم مادرشو دعوت کردبراشام شوهرم دوبار گفت که زهرا خواهرم براشام مارو دعوت کرده گفت نه الکی میگه بعد هیچی نگفت بعدمن رفتم دکتربرشتنی خونه ی مادرشوهرم وسیلم جامونده بود رفتم بردارم پدرشوهرم گفت بیا باماشین من بریم خونه ی پروانه همون خواهرشوهرم شوهرم گفت مارودعوت نکرده گفت دعوت نمیخواد که گفتم نه دعوت نکرده میرم خونمون پدرشوهرمم گفت نمیدونستیم باید برای شما کارت دعوت بفرستیم گفتم چرابه من که میرسه تا کارت دعوت انتظاردارین تازه به شمام باشه میگین دم درتونم بنر بزنم توروخدابیاین مادرشوهرمم گفت اخه پروانه ناراحت میشه نرین گفتم مگه دعوت کرده بعدشم زیاد ناراحت بشه یه لیوان اب بخوره حله دست پیش میگیره پس نیوفته الان خواهر شوهرمم زنگ زد توروخدا بیاین من نگفتم گفتم بامامانم میاین گفتم فوقش ۱۵ ثانیه نمیشه میگفتی شمام شام بیاین قسم دادتوروخدا بیا شام اضافه کردم گفتم دکتر گفته استراحت کن بعدشم خونه کاردارم احتمالا نیام کلی قسم خورد گفتم ببینم چی میشه منکه قصد رفتن ندارم کارم که بد نیست ؟؟؟؟ برم ارزشم کم میشه مگه نه؟
ها
منم بودم میرفتم.جواب پدرشوهرتم نده به هرحال پدره گناه داره
یکم طولانی شد نخواستم قطره چکونی باشه ادم اذیت میشه
حالا که خودش زنگ زده میرفتی
ول کن بابا زنگ زده دیگه خودش. پاشو برو اونجا هم بحث نکن
نههههه معلومه كه نه.
تو چقد بد حرف زدي باهاشون.بيچاره ها
واااا برو دیگه اینهمه اصرار کردن
نه حالا يكم تند صحبت كردي به نظرم
ولي عوضش فهميد كه ديگه بايد دعوت كنه
برو وقتی انقدر اصرار کرده دیگه فکر کنم بعد از این درست دعوت کنه اما اگه نری دل چرکین میشه
حالا ک زنگ زده چرا ک ن برو
حرفاتو زدی دیگه
زیاد حاضرجوابی خوشم اومد😂ولی حالا ک این همه گفتن بری بهتره برو ولی خیلی خودتو بگیر خیلیا خیلی
وقتی قسم داده خب برو
چقد بد صحبت میکنی باهاشون
احترام بزرگترم کاش بهمون یاد میدادن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
