سلام وقتتون بخیر..
اول بگم که اگه دیر جوابتونومیدم دارم ناهار درست میکنم..
داستان اینه که حدودا دوهفته پیش شنبه شب من خونه ی همسایه ام بودم خواهرش که14سال سنشه
خانومه همسایمون سی سالشه..این خواهرشو اورده که تنهانباشه..
من اونجاروی مبل بودم دخترشون بسمت من ی بالشت پرت کرد من هم دستمو گرفتم سمت صورتم که نخوره توچشمم بعدش خواهرش ی جیغ زد عین ورزشکارا(ورزشکارنیست ادا در اورد)بامشت متکارو پرتش کرد خورد به ایینه شکست..خانومه دید ک چی شد ولی من رو باعصبانیت نگاه میکرد
این گذشت تااینکه ی روز زنه اومدخونمون گفت با تردمیل شما ورزش کنم اخه چاقه..گفتم بفرماعزیزم
داشت ورزش میکرد ی گلدون پیش تردمیبلم بود انقدر که این محکم پاشومیکوبید گلدونم خوردشد
خودش گفت بخداشرمنده ام و این حرفا منم گفتم شکتنی بود شکست گلم فدای سرت بهش فکرنکن
تاچندروز بعد که پیام داد برام برو ازهمون ایینه بخر
گفتم مقصرداداشت بود من بخرم؟؟؟؟!!!!!!!
جواب نداد ولی بازهم گفت بخر
براشوهرم گفتم اون هم گفت خب باشه بااین ادمادهن ب دهن نشو شماره کارتش و مبلغ روبگیر..اول گفت صدو خورده ای بعدگفت نزدیک دویست شوهرم دویست ریخت(قیمتش 200نیست)
خیلی کمتربود..بعدش بمن گفت پول گلدونتو بگیر
گفتم عزیزم خانواده ما به این چیزامیگن غرامت من نمیگیرم حلالت.....بعدهرچی ازدهنش درومدبارم کرد
گفت پولو پس میدم و توفلانی و.....😐😣
جالب اینجاست پنج ساله بچش نمیشه من بعدسه سال و خورده ای امام رضا بهم داده همش هم اذیتم میکنه😐 و لجمو درمیاره
