من تا چند ماه پیش تو شرکت داداشم کار میکردم برای وام مسکن اقدام کردم چون اگه مالیات ندی بهت وام نمیدن بعد داداشم بخاطر اینکه مهد دخترش رایگان بشه منو بیکار کرد خلاصه من دوماه وقت داشتم خونه پیدا کنم وام بگیرم خونه رو به نام بزنیم و...
وقتی داداشم منو بیکار کرد شوهرم هی بهم میگه اینم از داداشت تو این اوضاع بیکارت کرد و چیزایی که خودتون میدونید همه فامیل شوهر میگن
از اونطرف هم داداشم میگه شما هرچی خواستین بهتون دادم منظورش برگه بازیهای کاری منه که من کارمندشم اگه شوهرت راضی نشده نشه به درک
الان دوباره ما چند تا ورق میخوایم نمیدونم به داداشم بگم یا نه ؟ اگه داداشم بگه نه دوباره هرروز باید سخنان گهربار مادر شوهر شوهر و ... رو بشنوم