بارداري با خرنوب

سلام ... من دو با سقط داشتم و در هر دو بار قلب جنین تشکیل نمیشد در آزمایش مشخص شد مشکل از همسرم هست

یکبارم خرنوب تهیه کردم و همسرم استفاده کرد ... ولی توی آزمایش اسپرم پیشترفتی دیده نشد

منم دوست دارم بدونم.....شوهرمن مورفولوژی اسپرمش ۳درصد سالمه یعنی به دردش میخوره

ما خیلی دیر بچه دار شدیم هفت سال بعد از ازدواج و درحالی که دوسال اخر اقدام کرده بودیم ... به خاطر اشتغال و درس و... ولی یک بنده خدایی که واقعا از خدا میخوام همه جا کمکش کنه به من یه حرف دوستانه ایی زد و من بالاخره نتیجه گرفتم و الان خدارو شکر پسرم یکسالشه تقریبا ... ابان تولد یکسالگی شه...    

خانمی دیگه چیکارها کردی ک باردارشدی؟مشکلتون چی بودک ۲سال طول کشید

تو ازمایش همسرم مورفولوژی 2 درصد بود تعداد اسپرم ها خیلی خوب بود ولی فقط 2 درصدشون سالم و طبیعی بودن... از نظر سرعت هم خیل ضعیف بود الان یادم نمیاد چقدر بود ولی دکتر بخش مردان مرکز رویان به ما گفت مورفولوژی و سرعت وضعیت بدی داره

پس از خرنوب جواب گرفتی؟چندوقت خورد شوهرت؟

من خیلی نا امید بودم دفعه دوم که باردار شدم و هفته ششم سقط شد دیگه رفتم رویان ... اونجا هم چون دست جهاد دانشگاهی و بسیج و... هست یه جورایی شلوغ و بی نظمه ...من و شوهرم نا امیدانه رفتیم آزمایشها رو دادیم... دقیقا روزی بود که خونریزی داشتم و اونجا تو رویان بهم گفتن تو مطمئنی که بارداری؟ اینجا که چیزی نیست... من میگفتم بخدا ازمایش بارداریم مثبت بود و الان هفته ششمه... گفتم یه ساک حاملگی هست ولی خالیه...

تصمیم گرفتم تا همسرم ازمایشش نرمال نشه باردار نشم من تو یکسال دو بار سقط کرده بودم یکبار فروردین و یکبار هم اخر اذر همونسال ... از اونموقع تا سال بعدش دیگه نخواستم باردار بشم تا وقتی که ازمایش همسرم نرمال باشه اخه پنجاه درصد قضیه همسره و باید اسپرم قویو سریع و طبیعی باشه والا مثل دو تا بارداری ناموفقی که داشتم سقط میشه حتی اگه تا اخرای بارداری هم خودمو میکشوندم بازم خیلی پر خطر بود هیچوقت از اسپرم ضعیف، جنین قوی تولید نمیشه و نمیتونه مراحل رشد رو طی کنه .... هرچند که اراده خدا  از همه چی بالاتره ... حتی اگه اسپرم ضعیف باشه... یک اشنایی داشتیم که خواهرش دو با سقط کرده بودو سنشم از من بیشتر بودو اونم تحت درمان بود شنیدم که باردار شده و سه ماه از باردلریش میگذره و وضعیتشم عالی بود ( الان یه دختر ناز داره که سه یا چهار ماه از پسر کوچولوی من بزرگتره ) بهش زنگ زدمو گفتم مشکل همسرمو ... جالب این بود که همسر اونم مشکل ضعیف بودن اسپرم داشت مشکلش دقیقا مثل همسر من بود... مورفولوژی  و سرعت کم ... توصیه اش خیلی ساده و راحت بود و اصلا پیچیده نبود  اون دقیقا به من اینو گفت:

از الان تا عید سه ماه وقت داری که رحم خودت و طبع همسرتو گرم کنی نگران نباش فقط و فقط همه غذاهای طبع سرد رو از خونت حذف کن  فقط گرمی بخور یه معجزه بزرگ خلقت خدا که نخوده نخود.... نخود... تو همه غذاها ارد نخود بریز یا همون ارد نخودچی خودمون ... منم هاج و واج مونده بودم که این ادم تحصیل کرده و سانتی مانتال که کلی اهل تحقیق و کتابه .. چی داره میگه ... نخود همین ... گفت من از دکتر طب سنتیم که خیلی حاذق تو کرج ..فقط همین توصیه رو داشتم ... نخود رو تا نصفه  بریز تو یه لیوان بعدم تا سرش اب بریز بذار تو یخچال یک روز بمونه اب طلایی رنگش رو بده به همسرت هر روز صبح بخوره  خود نخود رو هم پخته شده بخورین و توی غذاهاتون بریزین... از اونجایی که خدامیخواست و من بی اطلاع بودم... من تو اشپزخونه یک کیسه بزرگ ارد نخودچی داشتم که تو غذاهامون برای کتلت و... استفاده میکردم برای صرفه اقتصادیش... باورتون میشه من بیخبر بودم از خاصیتش و فقط برای صرفه اقتصادیش استفتده میکردم اونم زیاد تو همه غذاها...

وقتی اینو گفت من دیگه توی چایمون هم زنجفیل و دارچین میریختم و با همسرم میخوردیم ... توی عسلم دارچین میریختم و هر روز هم خودم و هم همسرم میخوردیم... 

قدیمیا برای همین چیزا زیاد بچه داشتن به خاطر خودن گرمیجات و بده و خودن نخود زیا ... چون اکثرا غذاهاشون ابگوشت نخود و اینجور چیزا بوده حتی خرنوبم به خاطر طبع گرمش خوبه ولی به اندازه زنجفیل تازه و دارچین و نخود خاصیت ندارد بچه ها ... این حرفای ساده اساس باروری و تولید مثله باور کنین همین چیزایی که به ظاهر غیر علمی و عامیانه میاد... شالوده قدرت تولید مثل مردان و زنان رو تشکیل میده ... من با همسرم تو ابن سینا تشکیل پرونده داده بودم که ای وی اف و... انجام بدم  باور کنین ... همه تستای روتین اونجا روتو مدت یکسالی که باردار نشده انجام دادم و ویتامینای WELL MAN و  زینک و ویتامین E برای همسرم....و کلی هم گرمیجات استفاده کردیم تو این یک سال حسرت خوردن فست فود و سردیجات خوشمزه ایی مثل گوجه سبز و ... رو داشتم حتی یک خیار...  ولی ممنوع کردم هم برای خودم هم شوهرم ... ازمایش شوهرمو گرفتیم و در عین ناباوری.... در عین ناباوری ... نرمال بود و شده بود مورفولوژی 4 و سرعت خوب ...  به شوهرم گفتم یعنی میتونیم بچه دار شیم ..؟؟؟ بازم شک داشتم میگفتم نکنه مشکل ناشناخته باشه... چون تو ابن سینا یک فرایند باروری دارن که باید مرحله به مرحله انجام بدیم .. کسایی که اونجا رفتن میدونن دکتر متخصص غدد و .. همه جور دکتری دارن .. منم ذهنم درگیر غدد و چیزای دیگه شده بود چون من مشکل کم کاری تیروئید دارم و غده تیروئید خیلی تو دورال بارداری مهمه هرمونهال لازم برای نگهداری جنین رو تولید میکنه... برای اونم تحت درمان بودم و قرص میخوردم .... 

خلاصه مارو دکتر قبل از بارداریشون ویزیت کرد که خدا حفظش کنه یه خانم دکتر بود که فامیلش دقیق یادم نیست ولی خدا پاداششو بده... اون امپول HCG دادو زمان امیزش مشخص کرد و ... من باردار شدم ... روزی که برای شنیدن صدای قلب میرفتم بازم میترسیدم استرس داشتم نکنه قلبش نزن... خداییااا... خدایااا نصیب همه زنان دنیا بکن ... صدای قلبش رو شنیدم        از ذوقم فشارم افتاد... شکلات بهم دادن... سرتونو درد نیارم اقا کوچولو تو هفت ماهه گی عجله داشت برای به دنیا اومدن .. اونجا هم امپول جلوگیری از زایمان زودرس تزریق کردم ... بعد نینی درست در هفته سی و هشت و چهار روز به روش کاملا فیزیولوژیک و طبیعی به دنیا اومد و دل من و پدرش رو گرم کرد ...

امیدوارم به اینتوصیه ساده عمل کنی و نتیجه بگیری دوست خوبم

شما باردار بودید ؟ بچه تون جنسیت چی بود ؟