ما هر دو مون آدمهای درس خونده و با تجربه ای هستیم ولی برای بهبود زندگی باید باهام همکاری کنه که متاسفانه بیشتر میگه دوست دارم زنم باشی نه دوست یا همکارم. دوست دارم پایینتر باشی. میگم باشه من پایینتر و تو تصمیم گیرنده باش. میگه نه تو سکوتت هم باعث ناراحتی‌های منه. نظر بده ولی آخر نظر منو قبول کن
میگم باشه.میگه نه اونجوری هم ترحمه و دوست ندارم
رسما دیوونه شدم
مادر شوهر من زن بدی نیست. یعنی یه سری دخالت‌های ریز ریز داره.ولی رسما جلو من واینمیسته
نمیدونم چرا من اینطوری ام
حال و حوصله کشمکش ندارم .... یا دوستی یا طلاق
بعضی موقع شوخی حرفش میشه نامزدم میگه طلاقت بدم چیکار میکنی باید بیفتی دنبال مهریه ات بهت نمیدم منم بهش گفتم مهریه نمیخوام شما طلاق بده خدا بزرگه.. این در رو بست در دیگه باز میکنه ... اونقد ناراحت شد تا نیم ساعت شوخی شوخی هی شلاقی میزد به بازوم ولی خیلی رفت تو فکر 😃😃😃😃
مشاوره می‌گفت به تو حسادت میکنه. گفتم حاضرم کارم رو ول کنم و خانه دار باشم تا حس حسادت ارتباطات اجتماعی من رو نداشته باشه.ولی مشاورم می‌گفت ابدا اینکار رو نکن
[QUOTE=71646434]آفرین...من خیلی سیاستمدار نیستم. و گاهی سریع تصمیم میگیرم[/QUO...والا مرد زن میگیره که ناناز تر از خودش باشه تامینش کنه وگرنه میرفت مرد میگرفت که کم نیاره جلوش
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
