من کلشو مرخصی‌میگیرم
مهمونی میگیرم کل ماهو با دوستام میگردم
بدون نگرانی غذا میخورم
هرچقد بخوام میخوابم
موهامم قرمز میکنم
دلم برای بچم میسوزه ولی خیلی مشتاق مرگم
وای از خوشحالی تو پوست خود میگنجم
مرگ و نیستی و زندگی و.حیات همه ی موجودات فقط دست خداست...سرپرست ما خداست...دکترها با توجه به علم میگن که میتونه درست نباشه .واشتباه کنن..
مریض دیدم برای کفن و دفنش آماده بودن..همه دکترها و پرستارها به خانواده ش گفتن ..برید اینجا نمونید...زنده نمی مونه...الان چندسال میگذره و داره زندگی می کنه...خدا عمر میده و میگیره...امید ت به خدا باشه
اگه بدونیم که امرزیده هستیم مرگ ترسی نداره
ادم های معتقد ازمرگ نمیترسن ازاعمالشون میترسن خداعاقبت همه روخیره کنه وهمه مون روبیامرزه
اگه واقعیت مرگ و واقعیت اینکه چرا تو این دنیا اومدیم رو بدونیم مرگ ترسی نداره ولی کیه که از متعلقات این دنیا بگذره، هممون از مرگ عزیزامون غصه دار میشیم ولی فکر اینو نمیکنیم که خودمونم ی روزی میریم چه امروز چ فردا درواقع هممون اینجا رفتنی هستیم
این بنده خدا مریضه الان منتظر مرگه ولی از کجا معلوم قبل اون چندین نفر آدم سالم نمیرن
مرگ روزی چندین بار ب هممون نگاه میکنه ولی هممون ی جوری زندگی میکنیم انگار عمر نوح داریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
