بچه ها داداشم دوماهه ازدواج کرده،طبقه بالای مامانم اینا میشینن،،،قبل از اینکه عروسی کنن،،من به خواهرم داشتم میگفتم زن همین ددداشم چندتا رفتار بد باهام کرده،،،خواهرمم گفت که از این به بعد سعی کن مثل من زیاد خونه مامان اینا نیا،،،مامانمم تاکید کرد!!!!!،خیلی ناراحت شدم و دلم شکست،،،دیگه نرفتم خونه مامانم اینا و نمیرم،،ولی خیلی تنهام،،،میگم خوش بحال اینایی که حداقل هفته ای یه بار میرن خونه مادرشون،،،!!!از عاشورا تا حالا نرفتم خونشون!!!دلمم نمیخواد به هیچ عنوان برم!!!!ولی از حرف مامانم خیلی دلم شکسته
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
مادر من ازاین حرفا خیلی میزنه به دل نگیر برو گناه داره اونم دلش تنگ میشه
وقتی ازته دل بخندی،وقتی هرچیزی رابه خودت نگیری،وقتی سپاسگزارآنچه که هست باشی،وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی،آن زمان است که واقعا زندگی میکنی،بازی زندگی بازی بومرنگ هاست،اندیشه کردارها وسخنان ما،دیریازودبادقت شگفت آوری بسوی مابازمیگردند،زمانی که آدمی بتواندبی هیچ دلهره ای آرزو کند،هر آرزویی بی درنگ برآورده خواهد شد
ب درک منم مامانم خیلی ناراحتم میکنه خیلی دیشب رفتاری کرد شوهرم نیاد تو خونه اصلا تعارف نکرد منم خیلی بهم برخورد کلا خیلی رابطه ام رو کم کردم واسه خودت زندگی کن خودت تفریح کن من قبلا انقد ب مادرشوهرم و مامان خودم محبت میکردن ولی هر کدوم بد جور دلمو شکوندن ....بیخیال...یعنی کاریش هم نمیشه کرد جز. اینکه واسه خودت ارزش قاعل شی کم بری پیششون
خدایا پناهم باش جز تو پناهی ندارم ♥♥♥♥♥♥♥تیکر هدفمه