چرامادخترا انقدمظلوووومیم همییییشه خدا. دارم جدامیشم سرتنوع طلبی شوهربی غیرتم هرروزشاهداشکای مامانم و شکستن بابام هستم بابام میشینه ی گوشه انقدغمگین که دوس دارم همون شب برم بکشمش بقران بسرم میزنه بکشمش مرتیکه روباکلللل خانواده اش که اینجوری مظلوم گیراوردن وانداختن گوشه ی رینگ هی مشت که میزنن