2777
2789
عنوان

خانوما بیاین خودمون بدردد هم بخوریم

| مشاهده متن کامل بحث + 312 بازدید | 45 پست
وا چرا ادرس تاپیک های منو گزاشتی؟

ای بابا اشتباه زدم حتما تو تایپکات بودم بعد رفتم بالا کپی کردم وایستین خواهرا این تایپکموگزارش بزنید

خداجون مراقب نی نی تو دلم باش به خودت میسپارمش😍😍

این لینکو از کجا برداشتی؟؟؟؟برا همه تاپیک های خودشونو میاره

فقط 29 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تَنها شادیِه‍ زِندِگیم‍ اینِه‍ کِه‍ هیچکَس نِمیدونِه‍ دَر چِه‍ حَد غَـَمگینـَم‍ :')🥀✨ ️ 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا تاپیک منو گزارش بزنن ؟  مگه چی شده ؟

ای بابا خخخ.نمیدونم چه لینکیه از بالا برداشتم واسه همه تایپک خودشونونشکن میده

خداجون مراقب نی نی تو دلم باش به خودت میسپارمش😍😍

اونی که گذاشتی میره تو تاپیکای خودمون. عنوان تاپیکی که میخوای حذف کنی چیه؟ بعدش برای پست گزارش میشه زد برای تاپیک چطوریه؟

در قیامت گنهکاران گویند"افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان آیات او بودم"(سوره زمر آیه۵۶) سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست، به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند الله نورالسماوات والارض

استارتر حالت خوبه واقعا نصف شبی ؟؟؟؟😡😡😡😡😡😡 برای چی میای میگی ملت الکی گزارش بزنن خدا شفات بده 

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️

از پروفایلش برداشته هرکی میزنه میره تاپیک خای خودش   

تولید کننده انواع میوه خشک و لواشک خالص عسل و زعفران با کیفیت صادراتی ارسال به همه شهرها و خارج از کشور😍کانال تلگرام 👈 https://t.me/khanemivekhoshk  پیج اینستاگرام 09157112469👇 https://instagram.com/Khanemivekhoshk
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز