منم مادر شوهرم خیلی اذیتم می کنه.خیلی
دوست داشت اول دختراش حامله بشن که دوماداش حرفی بهشون نزنن.
دلم رو خون کرده.
همش حرف وحدیث همش سخن چینی همش فیلم بازی می کنن.
فقط سجاده آب میکشن.
تک عروسم وشش تا خواهر شوهر دارم.
خیلی اذیتم می کنن.
مادرم فوت شده.
خیلی دلتنگشم.کارای مادرشوهرم دلتنگترم می کنه.
همش مواظبه دختراشه که اگه پریود شدن تکون نخورن.همش میگه زود بود بچه آوردی.خیلی ناراحته.پسرم سه سالشه.
اصلا حالمو نمی پرسه.زنگ میزنه باپسرش حرف میزنه قطع می کنه.خدا ازش نگذره.
همش زیر ذره بینم گذاشتن.هر بلایی که سر دختراش میاد بدترشو باهم سر من پیاده می کنن.منم باید هیچی نگمو خون دل بخورم.سر اینکه شوهرم تو کارای جیش گیری پسرم بهم کمک می کنه کلی حرف بارم می کنن