عروس اولشونم..اولین نوه شونه...بااینکه یک سال و نیم بیشتر نیست که ازدواج کردیم...و اقدامم نمیکردم...ولی خیلی منتظر نوه بودن و بارها گفتن ن نی بیارین ..دیرتراز اینم نمیتونم بگم چون همسایه مونن و میبینتم متوجه تغیرات ظاهری م شدن...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ما ل من هر روز میگفت یکی بزا همه بچه دارن منم این تو بودم آخرش باردارشدم گفتم فلانی حامله گفت ای گفتم آره منم حامله ام باور نکرد میگفت الکی آخرش تو سونو رفتم برگه رو دید باور کرد
اره نظر خودمم همینه...ولی چون شاید یکم دیر میگمش میترسم ناراحت شه
ما شیرینی بردیم گفتن به چه مناسبت... برادر شوهرم در جریان بود... الکی گفت تولد منه... همه باورشون شده بود ... ضایع شدیم😂😂😂آخر یادشون افتاد تولدش نیست ... گفتن پس مناسبتش چیه... شوهرم سرخ شد... گفت دارم بابا میشم... بابا فسقلی من😗😗😗