سلام. من 1 یسالو نیمه عروسی کردم خواهرشوهرم از شب عروسی ک با همه خداحافظی کردیم اونم خداحافظی کرد مثه مهمونا رفت دیگه ن اومد ن دعوتم کرد هیچ مشکلی هم باهم نداشتیم فقط هم خسیسه هم حسوده مادرشوهرم گفت بهش گفتم خودم خرجشونو میدم دعوتشون کن گفته نمیخوام یه سالم عقد بودم بعد از 7 ماه دعوتم کرد ک یه شکلات خوری 5 تومنی کادو داد خیلی بهم برخورد منم کادوشو دادم مادرشوهرم گفتم من واسه دم دستیمم 5 تومنی نخریدم مگه مسخرشم ک اینطور کادو داده بعد از عروسی هم ک دیگه خبری ازش نشد تا چند ماه پیش من سقط کردم به گفته مادرشوهرم به زور آوردنش سرزد منم وقتی مهمون میاد خونم نمیتونم کم محل کنم باهاش حرف زدم و تحویلش گرفتم دوماه پیش تولدم بود شوهرم سوپرایزم کرد اونارو هم دعوت کرده بود من خبر نداشتم اومد 20 تومن بهم داد ولی چیزی نگفتم واقعا هم داره اگه نداشت میگفتم نداره عیبی نداره اما حس میکنم مسخرم کرده از منم کوچیکتره الان یادشون افتاده دعوت کنن زنگ زدن بیاین هم خودش هم شوهرش نمیدونم چیکار کنم نظر شما چیه
😐واسه اولین بار قرار بود موهای مشکیمو هایلایت کنم و بسیییی خوشحال بودمو لحظه شماری میکردم و چقدددر واسه اولین بار قرص جلوگیری خوردمکه پریود نشم یوقت که رنگ موهام خراب شه...ازبدشانسی من که شوهرم راضی شد بلاخره رنگ کنم کروووونا😑😑😑😑😑اومد و همه چیزو خراب کرد😐😐
ميفهمم چي ميگي، ولي تو هميشه زبونشونً و كوتاه كن حق داري خواهر شوهر منم دست كمي از مال تو نداره
ولي دلها با دلها فرق داره
شايد ما جواب دلمون و خدا ميده مال اونارم خدا مبده
هر روزی که میگذره با خودت قرار میذاری انتظارت از آدما رو کمکم، کم کنی. میبینی افاقه نمیکنه آدما رو دونهدونه از زندگیت کم میکنی. و این چرخه اونقدر هست که بخودت میای و میبینی نه دیگه کسی هست و نه دیگه انتظاری.
شوهر منم تک پسره،همیشه مامانش خیلی راجع ب دختراش پیش من میگه چون بهم اعتماد داره وگرنه عشقش دختراشه
من هرچی میگه اهمیت نمیدم میگم اینطور نگو دخترته ولی حرفاشو ک میزنه خیلی ناراحت میشم چون خیلی کارا براش کردم خیلی بهش احترام گذاشتم دلیلی نداشت بعد از یه سال و نیم دعوت کنه
من هرچی میگه اهمیت نمیدم میگم اینطور نگو دخترته ولی حرفاشو ک میزنه خیلی ناراحت میشم چون خیلی کارا بر ...
بهتر بابا
هرچی رفت امد کمتر
آرامشت بیشتر
😐واسه اولین بار قرار بود موهای مشکیمو هایلایت کنم و بسیییی خوشحال بودمو لحظه شماری میکردم و چقدددر واسه اولین بار قرص جلوگیری خوردمکه پریود نشم یوقت که رنگ موهام خراب شه...ازبدشانسی من که شوهرم راضی شد بلاخره رنگ کنم کروووونا😑😑😑😑😑اومد و همه چیزو خراب کرد😐😐
کارت خیلی زشت بوده که ظرف رو پس دادی مادرشوهرت حتما بهش گفته اونم حتما بخاطر همین رفت امد رو باهات ...
ن قبل از اینکه دعوت کنه اون موقع هم مشکل داشت باهام نمیدونم چرا اون بعد از 7 ماه دعوتم کرد ولی اون 7 ماه خیلی بی احترامیا بهم کرد من رو همش چشم بستم تا دعوت کرد رفتم ولی توقع اون کادو رو نداشتم خیلی ناراحت شدم
ن قبل از اینکه دعوت کنه اون موقع هم مشکل داشت باهام نمیدونم چرا اون بعد از 7 ماه دعوتم کرد ولی اون 7 ...
یاد کارای خواهر شوهر خودم افتادم.خدا نصیب نکنه😒
😐واسه اولین بار قرار بود موهای مشکیمو هایلایت کنم و بسیییی خوشحال بودمو لحظه شماری میکردم و چقدددر واسه اولین بار قرص جلوگیری خوردمکه پریود نشم یوقت که رنگ موهام خراب شه...ازبدشانسی من که شوهرم راضی شد بلاخره رنگ کنم کروووونا😑😑😑😑😑اومد و همه چیزو خراب کرد😐😐
آره الان خیلی باهام خوب شدن چون بهشون ثابت شد کاری باهاشون ندارم ولی یه رفتاری میکنن همه چیزو خراب م ...
خداراشکر عزیزم❤
😐واسه اولین بار قرار بود موهای مشکیمو هایلایت کنم و بسیییی خوشحال بودمو لحظه شماری میکردم و چقدددر واسه اولین بار قرص جلوگیری خوردمکه پریود نشم یوقت که رنگ موهام خراب شه...ازبدشانسی من که شوهرم راضی شد بلاخره رنگ کنم کروووونا😑😑😑😑😑اومد و همه چیزو خراب کرد😐😐
اتفاقا خواهرای شوهرمم ادعا دارن زندگیشونه داداششون ولی یه زنگ بهش نمیزنن.فقط باهم خوشن همش ادعای الک ...
شوهر منم تا مجرد بود حسابی براشون خرج میکرد حتی چندتیکه سنگین جهیزیه هم این براشون خریده خیلی خوبی براشون داشته اما تا نوبت خودشون شد اینکارو کردن بعدم گفتن من مشکلی با داداشم نداشتم تقصیر تو بود گفتم ن مشکل نداشتی چون نباید خرج میکردی ولی الان ک باید دست تو جیب کنین جبران کنین عقب کشیدین