خواهرشوهر مجرد داشتن خیلی سخته خیلی
من واسه عقدم ی کم کوتاه اومدم دیدم خواهرشوهر مادرشوهر سوار ماشین عروس شدن و با ما اومدن آتلیه
خواهرشوهر دق داد منو
منم واسه عروسی به شوهرم گفتم یا صفر تا صد کارها رو با سلیقه و انتخاب من انجام میدی یا من اصلا عروسی نمیخوام
اولش خیلی دعوا کردیم ولی بعد شوهرم قانع شد.
گفتم خواهرت هر برنامه و حسرتی داره بزاره واسه عروسی خودش.
این شد که عروسیم کامل مطابق میل من برگزار شد و خدایی هیچ ایرادی هم نتونستن بگیرن
ولی هیچ کمک مالی نکردن