اول احترام... ... بعدش محبت... خودمن اول شوهرداری بلدنبودم,چون دوست پسرم بود مثل بجها رفتار میکردم ,داد میزدم, یا فوش میدادم ,عقدم کردم بازم همش فکرمیکردم دوست پسرمه ,نمیدونستم باید باشوهرچطوری رفتار کرد...
دیدی خب چقدرتعریف شوهرمو کردم ولی اگه احترام نمیزاشتم اصلا اینجوری نمیشد,
اولا خوب بود ولی داشت ازمن خسته میشدبیچاره , همش میگفت اخلاقت بده , تادیدم واقعا بده,مادرم همش میگفت اینجوری ادامه بدی هرچقدرم دوستت داشته باشه ولت میکنه میره...
خداروشکر خیلی خوب شدم ,الان هرچقدر شوهرم خوبه چون من خوبم , من بدباشم اونم درواکنش بدمیشه ...
اولا فکرمیکردم محبت کنم و با رابطه جنسی شوهرم عالی میشه
ولی بعد فهمیدم ن اصلا همسرم من رابطه اصلا ملاک نبود واسش
البته هرمردی اینجوری نیست ,قلق شوهرمن این بود...