بزارید چندتااز رفتارهای کوچیک شوهرمک بگم... رفتارهای معمولی ...
یک سال عروسی کردم ,ازوقتی عقد بودیم کل اختیار زندگی دست من بود , تاالان...
الان باردارم ۵ ماه بخدا ماهی ۲ بارم غذا نپختم ,چون حوصله و بو بدم میامد ,یبارم حرفی نزد ,همش یا بیرونیم یا از رستوران غذامیاره...
از گل نازک ترنمیگه بهم,عالی بود ,عالی ترشد
سرخرید کردن و پول خرج کردن اصلا نمیگه چیکارکردی یا پولاچی شد ,یا هرچی , میگا هرکارمیدونی بکن,ولی من اهل ول خرجی نیستم وخیلی مراعات میکنم...
نه کاری به آرایش داره نه لباس پوشیدن ,چون شکرخدا نه بدلباسم ن اهل آرایش زیاد
هروقت دلم بگیره ۲شبم.باشه میبرم بیرون , روزی که من بیرون نرم تنها باشم خونه ,زنگ میزنه میگه بپوش بیا بریم , بااینکه من نگفتم اصلا,
وقتی بحث میکنیم همش اون میاد معذرت خواهی حتی مقصرباشم,
هرچی بین مامیشه فقط بین مامیمونه ,هچکس خبر دارنمیشه وقتی بگم چیزی نگو,چه بخوایم بریم جایی چه چیزی بخریم , یاهرچی دیگه
بااینکه خیلی خانواده دوسته خیلی , ولی همیشه طرفدارمنه وهرچی میگم گوش میده,خودمم خیلی احترام میزارم ومراعات خانوادش میکنم ,ولی درکل هروقتی ناراحتی پیش آمده پشت من بوده و به خانوادش تذکر داده ...
خیلی گفتم انگار , چشمش نرنم صلوااااات