یه حکایتی هست که میگه قبلا تو یه سرزمینی قیمت اجناس شدیدا گرون میشه و مردم شروع میکنند به اعتراضات شدید ...دولت هم برای اینکه این اعتراضات تموم بشه و کشور آروم بشه میشینن با هم یه فکری کنند...وزرا یه ایده به ذهنشون میرسه و میگن از این یه بعد هرکسی توی شهر بگوزه باید یه مالیات سنگین بده...از فرداش شیپورچیا شیپور به دست و میرن قانون جدید و تو سطح شهر میگن...از اون روز به بعد افراد دولتی دنبال مردم راه میفتادن و هرکی میگوزید رو جریمه میکردن...یواش یواش مردم تموم فکر و خیالشون رفت سمت این قانون و کلا گرونیو فراموش کردن...
میترسم حال این روزای کشور ما هم برگرفته از این حکایت باشه(حمله تروریسی,نبود بنزین,اعتصابات پی در پی کامیون داران)
این عقیده من هست...لطفا کسی نریزه سرم