با اینکه کمه ولی نقش پدرو بازی میکنه..😐 گیرا و سین جیمای الکی😁 مثال:
عزیزم من برم یدقع تا سر کوچع فلان چیزو بگیرم..
چی میخای ؟حالا مگه واجبه؟خودم میگیرم..
(در صورت اصرار من...)
میری از پیادع رو میری تن تن را میری گوشیتو ج ندی دعوا داریما..راه افتادی زنگ بزن زود تن سریع بورو برگرد..حالا باز خواسی بری زنگ بزن شاید خودم بودم اون اطراف اومدم برا برگشت بیام دنبالت😐😐😐(منطورش برگشت از سر کوچه ب خونس😐😐😐😐)
بعداز چن دقیقه باز زنگ میزنه...ببین ول کن هوا گرمه نمیخاد بری😐😐
و این داستان ادامه دارد😅😅😂