من اسمم مریمه ۲۶ سالمه فوق لیسانس مهندسی نفتم عاشق پسری به اسم محسنم از جونم بیشتر دوسش دارم یه مدت چند ماهه با هم بودیم ولی یهو الکی کات کرد. بخدا من بد نیستم اینو محسنم میگه ولی نمیدونم چرا نمیخواتم. اصلا انگار من قفل شدم با اینکه نسبت به بعضی اطرافیانم هم موقعیت بهتری دارم هم ظاهر بهتری هم اخلاقم بهتره ولی اصلا انگار به چشم نمیام. دوست دارم ازدواج کنم آخه خیلی تنهام. بخدا خودمم نمیدونم چمه تا حالا قبل از محسن با چند نفری برای آشنایی بیشتر ارتباط برقرار کردگ ولی هیچ کدوم نخواستن بعد از محسنم که کلا قید همه چیو زدم.به صورت ناشناس میرم با اونایی که قبلا رابطه داشتم و نخواستنم حرف زدم خودشون بحث رو کشیدن روی این موضوع که با یه دختری به اسم مریم ارتباط داشتم خیلی هم دختر خوب و موجهی بود ولی نمیدونیم چرا نشد که به هم برسیم به خدا همشون اینو میگن. نمیدونم چیکار کنم. خسته شدم کل فامیل و خانواده یه جوری سنگین بهم نگاه میکنن و تیکه میپرونن آخه کوچیک تر از من همشون ازدواج کردن.
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
تو هم مثه من خوابالویی؟؟؟؟ فکرشو بکن من هفت و نیم تازه بیدار میشدم.
دیگه از خوابالویی گذشته😂😂😂😂منم هفت و ربع بیدار میشدم.تا آماده میشدم ساعت میشد ۷ و نیم.بعدش میرفتم در خونه دوستم که باهم بریم.تازه اون از خواب بیدار میشد😂میگفت وایسا چای شیرینم و بخورم😂تا اون میومد میشد یه ربع ۸.بعدش یواش یواش و با حالت خواب دو هامون میرفتیم سمت مدرسه و ۸ می رسیدیم و همیشه هم زنگ میزدن خونمون که چرا دیر اومدیم😂😂😂😂
خدایا شکرت😍خدایا شکرت که میتونم حال بقیه و خوب کنم 😍خدایا شکرت که دارمت😍