اون بیچاره خوبه ولی میدونی وقتی سرکاره خیلی تنهام فقط طول هفته صبح باشگاه میرم و جمعه خونه مامانم اجازه ماهی یه بارم دوتایی میریم واسه خرید چیزایی ک لازم داریم در نتیجه همه چی هم تو خونه هست و من اجازه ندارم تنها از خونه برم بیرون دانشگاهمو تموم کردم بیکار و زندانی افتادم تو خونه خونمم مث دسته گل تمیزه برق میزنه خودمم ب برنامه های ماهواره علاقه ندارم فکرشو کن همش سکوت بعد میشینم ب اتفاقای بد فک میکنم ب کارای مادرشوهرم ب ریز و درشت ترین اتفاقا