دیشب شیفت بود . زنگ زدم احوالش رو بپرسم . یه حرفایی می زد که شاخ درآوردم . میگه دیگه از زندگی خسته شدم . دیگه بریدم میخوام بمیرم . بعد از عاشورا تاسوعا خودم رو راحت می کنم . قبلش یه ویدئو برات میزام اونو بعد مرگم ببین .
شاید واقعا واسه بی پولی و گرونی شوهر من جدیدا همش به یه جا زل میزنه هرچی صداش میکنیم جواب نمیده بعد یهویی مثلا وسط شام یا خواب میگه : چرا بدبختیامون تموم نمیشه یا میگه ما تو زندگی سختی زیاد کشیدیم حقمونه الان این زندگی ؟؟؟؟ 😕😕
خیانت همه را از پا می اندازد ، از خدا که قوی تر نیستیم!!!!!!!!!!! ببین خیانت شیطان با او چه کرده که اینطور بیخیال دنیا شده است .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میگم بیا با همین یه کم پولی که داریم بریم سفر یه جای نزدیک . میگه با اون جایی نمیشه رفت بزار برا هزی ...
خوبه اینها رو بهت گفته در مورد خودش هفته پیش این حرف ها رو به من زد واقعا میفهمم چی حسی داری من بدتر بودم الکی قضاوت شدم الکی طرد شدم گذشت ولی یادم نمیره، درست میشه احتمال زیاد افسردگیه،