عزیزم نرو بگو راضی نیسم توام بری فقط همین.
واضح حرفاتو به شوهرت بزن. بگو قرار نیس من و بچه ۵ ماهم بخاطر حسودی مادر شما عذاب بکشیم. توام اژانس مادرت نیسی که هر وقت دلش میخواد بهت میگه منو ببر. ما زندگی خودمونو داریم. یوقت مناسب ببرش الان وقتش نیس.
یاد ماددشوهرم افتادم . من و شوهرم عقد بودیم خواستیم بریم سفر مشهد . شبش بهونه گرفت که زنت اومده داخل خونه به من سلام نکرده . جنگی شددد خدااا.
منم بهش گفتم میخوایم پامونو از در بیرون بزاریم از حسودی داری جون میدی اینطوری میکنی . کاش میشد پاک بشه این خاطرات .
امام رضا بدجوووور طلبیده ات
چه خوب هروقت رفت واسه مغازش خرید اونوقت ببردش دکتر. شما زندگی دارین. مگه جز شوهر شما کس دیگه ی نیس ببردش.
چه قدر خودخواهه واقعا
حاضره پسرش این همه اذیت بشه که از عروس کم نیاره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
