دخترم تو حیاط دستشویی کرده بود منم داشتم با اب میشستم مادر شوهرمم با یه جارو اومده بود بشوره منم گفتم نمیخواد خودم میشورم بعدش سر این پیش مادرش هر چی از دهنش در اومد گفت مثلا من گفتم اون دست نزنه خودم تمیز میکنم کثافت بی شوهر بخاطر دخترم تحملش میکنم بخدا وگرنه یه دقیقه باهاش زندگی نمی کردم با این مادر دیونش الهی بمیره راحت شم