تازه از برج هشت مرخصیم تموم میشد ومیخواستم پیشش بزارم و برم سرکار.ولی من غلط بکنم همچین کاری بکنم.کارو میخوام چیکار.باور کن ب غریبه بیشتر اعتماد دارم تا مادرشوهرم.هیچ وقت هم جلوش کوتا نیومدم و جوابشو دادم
همش بچمو بغل نوه دختریاش ک خودشون بچه ان میداد گفتم بهش دیگه نبینم نوه هاتو با بچه من سرگرم کنیا مگه بچه من اسباب بازی اوناس