یبار ما داشتیم اسم فامیل بازی میکردیم با بچه های فامیل مامان بزرگمم نظر میداد رسید ب حرف د گفتم مامان بزرگ مامان بزرگ سریع یه اسم با د بگو اونم هول کرد گفت ذوذنقه ما همه رفتیم افق😂😂😂😂
مادر بزرگ من کلا سوتیه بروی خودشم نمیاره
رفته بودیمعروسی، آوردن کلیپ عروس داماد بزارن.طرف داماد از اون مذهبیا بودن که عروسیشون اصلا آهنگ باز نمیکننمثل مولودی میشه. دخترم گفته بود نصفش آهنگ باز کنیم برقصیم نصفشم ملودی باشه. وقتی آهنگ خاموش شد آوردن کلیپ بذارن، روپرده نوشت مدا فیلم تقدیم میکند. مامان بزرگم گفت یا ابوالفضضضضل وسط عروسی طرف داماد فیلم مدافع حرم میزارن. ما ترکیییدیم از خنده
خونه ننم اینا بودیم همه پسرداییام اونجا بودن و همه مجرد
یه شورت اون گوشه افتاده بود ننه م بلندش کرد داد زد گفت این جا تخمای کیه؟ هیچکی جواب نداد
بعد خاله م از مسجد اومد ننه م بهش گفت دختر این مال کیه؟ خاله گف مال منه.. جلو همون جمع
یبار مامان بزرگم بجای 118زنگ زده بود 110یارو برداشته بود مامان بزرگم گفت ببخشید کاکو اییی فلااانیی ک شغلش فلانه اونم میگفت خب خب حاج خانم چیزی شده؟؟مامان بزرگم گفت این ک فلان جا مغازشه مغازه فلان چی داره اونم گفت خب چیشده مامان بزرگم گفت هیچییییی شمارش میخواسم😐😐😐😐😂😂😂😂فک کنم پلیسه محو شده بود
شاید بنظر شما جالب نباشه و لی برا خانوادمون خیلی با حاله. قدیمترا ظبط و نوار کاست گوش میدادن جونا برا خانما یه چیز زشتی بنظر می امد بابام ظبط روشن میکنه کسی صداش میکنه میره بیرون نمیاد ظبطم روشنه مادربزرگم میگه چکار کنه الان یکی میاد ابروش میره هرچی پتو و قالی داشته انداخته رو ظبط صداش در نیاد
خخ
متاسفانه من خیلی توفیق نداشتم ببینمشون زود فوت شدن.فقط یادمه اواخر مامانبزرگم آلزایمر گرفته بود فقط یه شعر بی ادبی ترکی یادش نمیرف همه جا شروع میکرد میخوندش.مامانم ایناهم از خجالت آب میشدن😓😁
یبار بابام با کارگرای خونه پشتی دعواش شده بود بهشون گفت الان زنگ میزنم 118 بیان تکلیفتون معلوم کنن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
