2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه جالب حرف اخر کامنتتون...واسم جالب اومد😊

اینطور نگی یه ماه میمونن اصلا نباید تو این شرایط ملاحظه کسیو کرد چون هرکاریم کنی باز حرف خودشونو میزنن

تازه میخوان برن میگم کاش میشد بمونین دیگه چیزی نمیگن 😂😂😂😂

لطفا برای سلامتی تو دلیم صلوات بفرستین   
والا مهمون اگه خواهر آدمم باشه زیاد بمونه تهش یه چیزی میشه  من خواهرم که مجرده اومد خونم یک هف ...

دقیقا عین این اتفاق برای من افتااااد . خدا شاهده باورم نمیشد . الانم باهاش سرسنگینم . یعنی با تمام وجود به خودشو و بچه هاش خدمات رسانی کردم یک میلیون خرجم شد آخرش سر هیچ و پوچ قهر کرد و رفت بعدش شوهرش به حساب شوهرم ۱۰۰ تومن ریخت گفت اینم خرج این ده روز خانوادم

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم... 
بیا منو ببین خونه نود متری خونه پدر شوهرم اومدن با من نشستن از برج نه تا بعد سیزده بدر با بچه بودم ه ...

من دقیقا متوجه نشدم مادر شوهرت اینا امدن خونتون تا مامان خودتون و چرا خونه جاریتون نه و شما ....

دقیقا عین این اتفاق برای من افتااااد . خدا شاهده باورم نمیشد . الانم باهاش سرسنگینم . یعنی با تمام و ...

واقعا بی چشم و رو هستن  

من جای شوهرت بودم ۱۵۰ میزدم به کارتش و میگفتم اینم خرج راهشون دیگه اینورا پیداتون نشه  

 وزن اولیه ۸۰.۲ وزن ۱۵ دی ۷۵.۹ هدف آخر اسفند ۶۵

اصلا پیششون نمینشستم همش تو اتاق بودم اشکم میریختم بعد همش میرفتم سرخاک یا خونه اقام هیچکدوم هم نیومدن برا مراسم بابام عوضش من برا عزاداری مادربزرگ شوهرم با ارایش‌و لباس مشکی مجلسی شیک رفتم مشکی هم نپوشیدم فقط یک بار که رفتم مراسم مشکی پوشیدم 

هم عروسم باردار شد تو این هیری ویری ناز میکرد بچهاش همش پایین بودن پا برهنه تو حیاط میومدن رو مبلام بعد میگفتمشون عمه نرو با پا رومبلا پدر شوهرم میگفت چکارشون داری بذارشون راحت باشن من هم همش ول میکرم میرفتم خونه بابام اونجا هم جای بابام میدیدم نیست خیلی گریه میکردم اصلا بد ترین روزای زندگیم بود شوهرم بجا اینکه به فکر من باشه هم نگران روحیه مامان وخواهرش بود هم عروسم هم بچش سقط شد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز