من بعدازمحرم وسفرعروسیمه امروزباهمسرم راجب عروسیمون صحبت میکردیم که گفت شاید عیدعروسی بگیریم گفتم چرا که گفت خواهر من قراره پاییزعروسی کنه بعد کلی پول بایدواسش خرج کنیم که پدرم سختش میشه واسه ماهم عروسی بگیره خیلی از حرفش ناراحت شدم چون همیشه میگفت حتما حتما پاییز میریم سر خونه زندگیمون ولی حالابهونه میاره