داستان مذکور در سوره صافات قرآن مجید آمده است، در این آیات آمده است: «ققَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبینُ وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ»(2)، او را ندا دادیم که ای ابراهیم! رؤیای خود را حقیقت بخشیدی و ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم، راستی که این همان آزمایش آشکار بود و او را در ازای قربانی بزرگی باز رهانیدیم، برای اینکه برنامه ابراهیم(ع) ناتمام نماند، خداوند قوچی بزرگ فرستاد تا قربانی کند و سنتی برای آیندگان در مراسم حج و سرزمین منا از خود بگذارد.
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره فسلفه قربانی کردن این چنین میگوید: ریشه قربانی کردن از زمان آدم ابوالبشر بوده و پیامبران بعد از او نیز این کار را انجام میدادهاند، اما زمانی که پیامبر(ص) به پیامبری مبعوث شد، این سنت پیامبران به آئین خرافاتی و غلط آمیخته شده بود، شیوه مردم در زمان جاهلیت چنان بود که پس از ذبح یا نحر، کعبه را به خون قربانی میآلودند و قسمتی از گوشت آن را بر خانه کعبه میآویختند تا خداوند آن را قبول کند.(3)
اما اسلام حرمت خاصی برای قربانی قرار داد که به آن در این آیه اشاره شده است: «لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْیَ وَلاَ القلائد»(4)، شعائر خدا را حلال مشمارید و نیز چهار ماه حرام را حلال مشمارید و نیز کشتن و خوردن قربانیهای بینشان مردم و قربانیهای نشاندار آنان را حلال ندانید.