2777
2789
دختردایی من سقط کرد بعد عروسی گرفت الان هفت ساله دیگه بچه دار نشد هر کاری کرد

دقیقا یکی از عوارض سقط عمدی گاهی همین سخت باردار شدنه😞خدا دامن همه رو سبز کنه

🪴💮دیگه حتی تراپیستمم نمیتونه منو بتراپه🥹💮🪴

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خواهر برادر بزرگ منم تو عروسی مامانم بودم اخه مامانم زن دومه پدرمه طفلیا مادرشون فوت شد ولی من تا 18 ...

اخییی الهییی چقدر برای خواهرت سخت بوده

قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست...
چه نامرد 

تازه میگفت مامانتم میدونه و تو منو ابله فرض کردی

منم زدم زو قران که مامانم خبر نداره و من شمارو محرم دونستم .....اخرشم به مامانم گفته بود چند هفته بعد عردسیمون....

کلا بعد از ۲ ساله که ازدواج کردیم خیلی باهاش سر سنگینم...

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...   وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌
اخییی الهییی چقدر برای خواهرت سخت بوده

اره خواهرم 9سالش بود برادرم 6 مادرشون خدا بیامرز 25 ساله سرطان خون داشت

و جالب اینکه مادرم دوست داشته که بچه های بی مادر و بزرگ کنه 

ی سال عکس مادرشونو قاب کرد و روز مادر داد بهشون

من عضو قدیمیم هی نگید عضویتت مبارک هیفام 
تازه میگفت مامانتم میدونه و تو منو ابله فرض کردی منم زدم زو قران که مامانم خبر نداره و من شمارو محر ...

هیچوقت نباید به مادرشوهرت اعتماد میکردی به مادر خودت میگفتی بهتر بود تا مادرشوهرت من که حالم از مادرشوهرم بهم میخوره روزی که رفتم ازمایش خون دادم منو دعوت کرد خونشون منم رفتم یه دفعه منو برد دکتر زنان برای برگه سلامت الان همش به خودم فحش میدم که چرا همونجا جوابشو ندادم چرا به حرفش گوش دادمو رفتم تو مطب اگه الان بود بدون هیچ حرفی عقدو بهم میزدم

قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792