بچه ها بیاین از خاطراتتون با پرروها بگید کمی حرص بخوریم شب عیدی.😁
یادمه یه بار با برادرشوهر و جاری رفته بودیم شمال. رفتیم یه هتل آپارتمان دو خوابه گرفتیم . مردا خسته بودن رفتن تو اتاق روی یه تخت دو نفره خوابیدن. این اتاق یه پنجره به حیاط هتل داشت. که فاصله با کف اون طبقه ش کم بود. برادرشوهرم میگفت چشمام بسته بود که دیدم یه دفه یکی از مسافرا پنجره رو که کشویی بود باز کرد از بیرون و سرش رو آورد تو. گفت خودمو زدم به خواب شاید بره. گفت بعد یه نگاه طولانی رفت.🤣 بعدش چند دقیقه دیگه برگشت یه دید دیگه زد.😐
وا!!عبضی😁
دیوونه بوده
عجب شخصیت پیگیری داشته اون مسافره 😁
اینایی که رتبه کنکور رو میپرسن
اینایی که تو پنج دقیقه میخوان کل زندگیت رو بفهمن
اینایی که عقایدشون رو تحمیل میکنن و بی ادبن...😞
جاریم که تلفن میزد مزاحمم میشد بعد میرفت میگفت اون زنگ میزنه به من مزاحمم میشه
گفت نمیخواستم چشم تو چشم بشیم. نمیدونستم اگه چشم تو چشم بشم چکار باید کنم.😂
يه بار رفته بوديم عروسي،زنداداش عروس اومد نشست سر ميز ما😐من يه نگاه معمولى بهش كردم خيلي هم طول نكشيد شايد سه ثانيه داشتم شينيونشو ميديدم،يهو برگشت گفت:چيه طالبم شدى؟؟؟😐😐😐😐
من كه هنگ كردم اصلا نفهميدم چي گفت ولى خالم در جوابش گفت:آره فاميلمونم طالبت شده بود تو رو گرفت سرش كلاه رفت...😂
اوففف انقدررر ادمای پرووو دیدمممم که نگوووووووو
من خودم پروترین آدمی که دیدم یکی ازاقوام نزدیکمونه،خیلی پرروئه،خواهرم میگفت اونروزرفتم پیشش،هی به بچم میگفت فلانی گوشی مامانت روبیارباهم بازی کنیم،بعدش گوشیم روسه بار زیروروکرد،خیلی ازش بدم میاد،یادم اومداعصابم ریخت بهم😑من قطع ارتباط کردم باهاش،اینقدپرروئه هرازگاهی به خودم میگم روی اینوباسنگ مرده شورخونه شستن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
