دوستان دخترم خوابیده دلم فان و خنده میخواد. بیاین یه بازی فان کنیم. بگین دوست دارین چه خبری بشنوین و نفر بعدی چکاری براتون بکنه؟و کاری که نفر قبلی خواسته میکنی؟ چجوری؟ یادتون باشه این تایپیک فقط برای خندست.
عزیزترینم,دخترم لیلای من،من مادرت هستم…من با عشق, با اختیار, با آگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در اغوشش میگیرد, من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد… من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود… تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد…من نه بهشت می خواهم نه اسمان و نه زمین … بهشت من زمین من و زندگیم نفس های ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت را میبینی…من مادرم ,همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را. من هیچ نمی خواهم هیچ … هیچ روزی به من تعلق ندارد, همه روزها ساعت ها و ثانیه های من تویی ومن دست کودکیت را میگیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است بر تو وهیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من، با اختیار به عشق، تو را به این دنیای پر آشوب خوانده ام…