دفعه ی اول حالم خراب بود گریه زاریامو دید بعد یه ماه برگشت
دفعه ی دوم حال خرابیامو به روش نیاوردم ولی از بس پیش خدا دعا کردم ، از بس گریه و زاری کردم ، نصفه شب کارم به بیمارستان کشید ، رفتم مشهد همش گریه زاری دعا ، دیگه کاملا ناامید شده بودم که بعد ۵۰ روز برگشت
دفعه ی سوم که رفت دیگه دعا نکردم ، ۶ ماهه نیومده دیگه هم نمیاد
اونی که رفته نمیاد ولی اگه بیادم دیگه به درد نمیخوره چون اگه آدم بود نمیرفت