سلام بچه ها . میشه یکم راهنماییم کنین. من با همسرم که دعوام میشه اصلا متوجه نمیشم چی دارم بهش میگم و کلی منت سرش میذارم و حرصش میدم. قبلنا چیزی نمیگفت ولی الان دیگه اونم حرف میزنه بهم. مثلا دیشب تولدش بود براش کیک پختم کلی ام خوش گذشت و خندیدیم. امروز دعوامون شد خب بهش که فکر میکنم واقعا سر یه چیز بیخود ولی در هر صورت دعوامون شد و من بش گفتم تو منو فلان جا نمیبری که یه وقت چیزی ازت نخوام بخری اونم برگشت گفت مردم برای تولد میرن کیک سفارش میدن ولی تو نشستی پختی. من خیلی ناراحت شدم و از حرصم بهش کلی بدو بیراه گفتم و خلاصه اونم یه سری چیزا گفت. ولی بعد اومده عذرخواهی که تو منو عصبانی میکنی یه چیزی میگم. وگرنه من دوست دارمو از حرصم اون حرفارو زدم و اینا... ولی من دلم صاف نمیشه باهاش و فعلا باهاش قهرم. با اینکه میدونم خودمم مقصرم خیلی ولی ازش به دل میگیرم و توقع دارم اون به من ناراحتی نکنه و حرفی نزنه. تو رو خدا یکم راهنماییم کنین تا زندگیم بهتر بشه. جدیدن خیلی بهم گیر میدیم. حتی شده بهم گفتیم ازت خسته شدم ازت بدم میاد . ولی من این اوضاع رو دوست ندارم. چی کار کنم ....
تنها چیزی که تو زندگی بدون تلاش به دست میاری, شکسته...!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.