خسته شدم از این زندگی که حتی جرات ندارم نظرمو ببگم,6 ماه پیش با پول پس انداز خودم به شوهرم کمک کردم ماشین بخریم الان با این اوضاع مملکت تصمیم گرفتیم خونه بگیریم که پس اندازمون بیشتر از این بی ارزش نشه ماشینو گذاشتیم واسه فروش الان قیمت ماشینمون 70 میلیونه ولی شرهرم ترسیده بیاد پایین میخواد 59 بفروشه گفتم این کارو نکن اینجوری انگار آتیش زدی به مالمون قشقرق به پا کرد گفتم این چیزا فقط به تو تعلق نداره چون منم پول دادم حق دارم راجع بهش نطر بدم کلی بد و بیراه بارم کرد و کپه مرگشو گذاشت,به من میگه تو میخوای روی من سلطه داشته باشی گفتم احمق جان من به فکر زندگیمونم که تو درک اینو نداری